بچه گربه ها
چند تا بچه گربه بودند که می خواستند باهم بازی کنند و همگی به طرف خانه دوستشان حرکت کردند و گربه ها با هم فکر کردند که چه بازی بکنند، بعد از کلی فکر تصمیم گرفتند که قایم باشک بازی کنند . . .
یکی از آنها رفت پشت سبزه ها قایم شود . . . آنجا در تله ای گیر افتاد . . .
دوستش به کمکش رفت اما حودش هم در تله گیر افتاد . . .
گربه سوم به کمک دوستانش رفت.
آنها با همکاری و کمک به یکدیگر از تله نجات یافتند . . .
نازنین سلام، نازنین هستم. نه سال دارم و کلاس سوم دبستان هستم. در این وبلاک از کتاب کوچک زندگی خودم برایتان می نویسم. موفق باشید |